پاییز


shabgarde ashegh

متن،شعرعاشقانه

 

(( خدا حافظ براي او چه آسان بود ولي قلب من از اين واژه لرزان بود))

 

و چنين بود كه در وقت بهار، فصل پاییز دلم زود رسید،

 

و بهارم طی شد.

 

در سراشیبی مرگ،

برگها افتادند.

خش خشی بی پایان

زوزه ای از سرما،

و صدایی از درد،

باغ را ویران کرد.

سبزی روی مرا می دیدی

همگی گم شد و رفت،

حرف مردم شد و رفت.

گفتنی را گفتم،

آنچه می دانستم.

همه را باخته ام و جوانی را هم.

جبر و تقدیر چنان کرد که باور کردم،

آنچه بر ما آمد.

***

تو كه در بازاري،

راستي قيمت يك شاخه مريم چند است؟

مريمم پرپر شد.

باز بازنده شدم. . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:25توسط raha | |